واقعیت این است که مشتریان روز به روز شکلک تر شده اند چون بارها گزیده شده اند و براحتی شما را باور نمیکنند.بنابراین مشکل اینجاست که نه تنها سطح اعتمادشان به شما صفر نیست،بلکه منفی هم هست.
هیچ وقت فراموش نمیکنم زمانی که تمام تلاش خودم رو برای فروش ماشین آلات نجاری از طریق سایت انجام میدادم تا مشتری که تماس گرفته به خرید متقاعد شود. با خودم میگفتم من که با صداقت تمام با مشتری صحبت می کنم در صورتی که خیلی از فزوشنده ها علنا با دروغ و فریب دستگاه ها رو به افرادی که اطلاعاتی در مورد دستگاه ها ندارند میفروشند،پس چرا به من اعتماد نمی کنند.در واقع بزرگترین مشکل من اعتماد نکردن مشتریان بالقوه بود، در هر روز بالغ بر ۲۰ تماس با شماره تلفن سایت انجام میشد از سراسر کشور ولی به خریدی منجر نمیشد چون ترس از از دست دادن سرمایه و کلاه برداری اینترنتی داشتند و این یعنی بی اعتمادی.
کلید مشکل من این بود:
آموزش
باید به سمتی بروید که به مشتریان بالقوه خود پیوسته آموزش دهید.با آموزش می توانید اعتماد سازی کنید.فرآیند فروش را هم برای فروشنده و هم برای خریدار راحت تر می کنید.
به جای اینکه از هملن ابتدا سعی کنید به ان ها بفروشید،باید مطالبی ارزشمند در اختیار آنها قرار دهید که راهنمای مشکلاتشان باشد.
بتاخیر انداختن فروش دو مزیت برای شما دارد:
۱. نشان می دهد پیش از انکه بخواهید سود ببرید،تمایل دارید سود برسانید ،در نتیجه مقاومت فروش کم می شود و یا از بین می رود.
۲.شما را فردی متخصص ددر حوزه کاریتان نشان می دهد
فروش را کنار بگذارید و آگاه سازی و مشاوره را شروع کنید،کاری که هیچ یک از رقبای شما انجلم نمی دهند.
برای ارسال نظر لطفا ابتدا وارد حساب کاربری خود شوید. صفحه ورود و ثبت نام